با عرض سلام و خسته نباشید خدمت همه شما دوستان عزیز و گرامی
این وبلاگ متعلق به پایگاه مقاومت بسیج شهید محمدرضا هدایتی یزد هست و یک سالی از افتتاح اون میگذره. راستش به دلایل مختلفی تا به حال موفق به نوشتن مطلب توی اون نشدیم اما بالاخره هفته بسیج امسال تصمیم به راه اندازی رسمی این وبلاگ گرفتیم تا خط مقدمی باشه برای جبهه جنگ نرمی که توی کشور وجود داره. برای شروع یه مطلب خیلی خلاصه درمورد شهید محمدرضا هدایتی براتون میگذارم. امیدوارم خوشتون بیاد و ما رو از نظراتتون بهره مند کنید.
همه چیز از اونجایی شروع شد که یک پسر نور چشمی تو یک خانواده مذهبی به دنیا اومد. پسری بود صالح و نجیب که زیر نظر پدر و مادر خیلی خوب تربیت شد. جوری که هیچوقت دنیاش رو به دینش ترجیح نمی داد و واسه ترویج این تفکر شب و روز تلاش میکرد. به دوره نوجوانی که رسید جلسات بچه های محل خونه پدری این عزیز بود و وقتی همه جمع می شدند آموزش قرآن و نهج البلاغه رو زیر نظر پدر و مادرش شروع می کرد. ایمان و اعتقاد به خدا اینقدر تو وجودش موج می زد که در اوج ظلمت تو دوران طاغوت دست از تبلیغ دین و کمک به رسیدن به اهداف انقلاب بر نمیداشت و همیشه در صف رزمندگان بود. فعالیت های خودش رو تا دوره جوانیش تا اونجایی ادامه داد که وقتی در دی ماه سال 1357 مردم یزد برای سرنگونی ساواک دست به شورش زدند، در صف اول این رزمندگان بود و هنگامی که در ورودی ساختمان ساواک قرار داشت و با نارنجک آمادهِ ی انفجار مواجه شد با دلاوری تمام خودش رو به روی نارنجک انداخت و دعوت خدای خودش رو حسین گونه لبیک گفت.
بله این شهید از خود گذشته کسی نیست جز : شهید محمدرضا هدایتی
فعلا این مطلب رو داشته باشید تا بعد
یا علی و اولادش